در فصل سومِ کتاب
The Online Teaching :Survival GuideSimple and Practical Pedagogical Tips, Boettcher, Judith V., author. | Conrad, Rita-Marie, Second edition. | San Francisco, CA : Jossey-Bass, 2016.
چهارده شیوه بهعنوان بهترین شیوههای تدریس برخط (آنلاین) پیشنهاد شدهاند که البته کتاب همه آنها را منحصر در این چهارده مورد ندانسته، هر چند مدعی است فعلاً اینها بهترینها و متکی بر تجربه و پژوهشاند و ریشه در نظریههای یادگیری دارند. مدیریت آموزشهای آزاد دانشگاه مذاهب اسلامی تلاش میکند خلاصهای از این چهارده شیوۀ پیشنهادی را با علاقهمندان عرصۀ آموزشهای برخط به اشتراک بگذارد تا بیش از پیش فضای نقد و نظر درباره یادگیری مبتنی بر بستر اینترنت فراهم شود و گامی در جهت توسعه شعار جهانی «آموزش برای همه، همیشه و همهجا» باشد.
در دوره یا درس آموزشی خود حضور[2] داشته باشید.
حضور دیجیتالی (مجازی) شما در یک دورۀ آموزشی یا تدریس یک درس، اساسیترین و مهمترین شیوه در میان همه شیوههاست. دانشجویان(یادگیرندگان)، شما را بهعنوان یک فرد متخصص میشناسند. آنها میخواهند بدانند که شما بر اساس تخصص و تجربیاتتان چگونه فکر میکنید؟ میخواهند بدانند آیا شما به آنها که در حال یادگیری هستند، اهمیت میدهید؟ از آنجایی که آنها دائماً نمیتوانند شما را شخصاً ببینند، میخواهند شما را از طریق کلمات و پیامهای صوتی و تصویری ببینند و بشنوند.
استفاده آزادانه از ابزارهای ارتباطی مانند انواع اطلاعرسانیها دربارۀ درس و محتوای آن، معرفی و تعریف درس، ایجاد اتاقها و صفحات گفتگو، بازخورد گرفتن و به طور کلی «آنجا بودن و در دسترسبودن» اغلب به یادگیرندگان نشان میدهد که شما به یادگیری، سؤالات و نگرانیهایشان اهمیت میدهید. استفاده آزادانه از این ابزارها به این معنی است که شما در جمع دانشجویان خود حضور دارید تا آنها را راهنمایی و ارزیابی کنید و دربارۀ آموزش و یادگیری با آنها سر و کله بزنید.
منظور از «حضور» در یادگیری دیجیتال چیست؟ ممکن است موضوع حضور مجازی و در در دسترس بودن نگرانکننده باشد و به این تصور دامن بزند که دوره یا تدریس آنلاین، زمان بیشتری از دورههای حضوری و رو در رو به خود اختصاص میدهد؛ یکی از راههای حضور دیجیتالی و بدون صرف وقت زیاد برای استادان، تمرکز بر زمینههای بحثوگفتگوی گروهی و اجتناب از دسترسی شخصی دو طرفه یا ایمیلهای یک به یک است. فایلهای صوتی، حاوی محتوای اضافی، به آنها عرضه کنید و سپس به آنها اطلاع دهید که بدان مراجعه کنند. این کار راه دیگری برای اعلام حضور شما است و همزمان در وقتتان هم صرفهجویی کردهاید. سخنرانیهای کوچک ویدئویی/ صوتیای که به کمک گوشیهای هوشمند ساخته میشوند، یک حس حضور مثبت و پرانرژی ایجاد میکنند.
البته، این خطر هم وجود دارد که حضور بیش از حد استادان باعث ایجاد اختلال در بحث و همچنین تأخیر در توسعه خودراهبری یادگیرندگان شود. بنابراین، در حالیکه روزانه دوره یا درس خود را بازبینی میکنید تا ببینید که آیا سؤالاتی مطرح شده ااست یه خیر، به هیچ وجه مباحث و نظرات بیش از حد مجاز در اتاقها و صفحات گفتگو ارائه ندهید و این مسأله را با یادگیرندگان خود در میان بگذارید، چه بسا برای شروع بحث و گفتگو در میان خود، دائماً منتظر حضور و هدایت شما خواهند ماند!
دانشجویانی که احساس تنهایی میکنند و خود را از استادان یا سایر یادگیرندگان جدا مینمایند، غالباً بی سر و صدا ناپدید میشوند! دیگرانی که بیشتر درگیر هستند ممکن است سؤالاتی شبیه این مطرح کنند: «کسی توی گروه هست؟» چنین جملاتی سیگنالهای واضح و روشنی هستند که نشان میدهد یک استاد به طور منظم یا خوب، ارتباط برقرار نمیکند.
اگر برای یکی از استادان مسألهای در زندگی شخصی پیش آمد یا درگیر موضوع شغلی گردید که به واسطۀ آن نتواند یک روز کامل به گروه دورۀ آموزشی یا درس خود توجه کند و به آن سر بزند، بهتر آنست که از این پیشامد بهعنوان یک فرصت و تمرین استفاده کرده و ضمن اطلاعرسانی به دانشجویان آنها را هوشیارانه تشویق نماید تا در نبودِ استاد به همدیگر کمک کنند.
چرا حضو در محیطهای آنلاین یا ترکیبی بسیار مهم است؟ زمانیکه استادان فعالانه در کلاس درس حضوری با دانشجویان تعامل دارند و مشارکت میکنند، کلاس بهصورت گروهی تکامل پیدا میکند پیوندهای فکری و شخصی میان دانشجویان و استادان توسعه مییابد. اگر «حضور» استادان در فضای مجازی و تدریس آنلاین، به طور مداوم، احساس شود همین ارتباطات گروهی یا اجتماعی در محیط مجازی هم رُخ خواهد داد. حضور روزانۀ منظم و فکورانۀ استادان، نقش بسزایی در رضایت یادگیرندگان از تجربههای یادگیری مجازی خواهد داشت.
سه نوع «حضور»
تحقیقات در مورد حضور، سه نوع حضور را پیشنهاد میکند: حضور اجتماعی، حضور آموزشی و حضور شناختی (گاریسون، اندرسون و آرچر، 2000). در اینجا دربارۀ هر کدام به اختصار توضیحاتی ارائه خواهد شد:
رشد و توسعه این سه نوع حضور، از یادگیری کارآمد، توسعه احترام متقابل و جامعه اندیشهای که غالباً برآمدنِ آن فراتر از تجربههای یادگیری به طول میانجامد، حمایت میکند.
تحقیق در مورد حضور و چارچوب مدلی آن، جامعه تحقیق(CoI)، تمرکز یک پروژه تحقیقاتی علوم اجتماعی و علوم انسانی کانادا بود. مقاله اصلی (گاریسون، اندرسون، و آرچر، 2000) یک برنامه تحقیقاتی در حال انجام را راهاندازی کرد که مقالات و کتابهای برجسته زیادی را تولید کرده است (مانند Garrison، Anderson، & Archer، 2004؛ Garrison & Cleveland-Innes، 2005؛ Garrison & Vaughan، 2008؛ Akyol & Garrison، 2008؛ Swan & Ice، 2010؛ Lehman and Conceição، 2010؛ شی و همکاران، 2012؛ و بسیاری دیگر.)
پرورش یک جامعه یادگیرنده بهمثابۀ بخشی از یک دوره چه بسا بهاندازه حضور خودِ یادگیرندگان در دوره، اهمیت داشته باشد. ما غالباً گمان میکنیم که یک جامعه یادگیرنده در یک محیط چهره به چهره خود به خود ایجاد میشود و رشد خواهد کرد، به این دلیل که در فضای چهره به چهره دانشجویان فرصتهای زیادی برای آشنایی با یکدیگر و ایجاد دوستی دارند. در محیطهای دیجیتال، ایجاد و توسعه جامعه یادگیرندگان نیاز به پرورش و برنامهریزی روشنتری دارد.
ایجاد یک اجتماع آنلاین حمایتی مستلزم استفاده از مجموعهای از الگوهای گفتگویی متنوع و متوازن است. گفتگوی سنتی تدریس، گفتگوی استاد با دانشجو است. اما این مدل بهتدریج در حال تغییر است. ایجاد یک جامعه آنلاین که از یادگیری فردی و گروهی پشتیبانی میکند به معنای طراحی دورهای است که نسبت بالایی از گفتگوی دانشجو با دانشجو را ترویج میکند. زمان اختصاص داده شده به سه الگوی گفتگویی اساسی - گفتگوی استاد با دانشجو، دانشجو با دانشجو و دانشجو با منبع - باید در طراحی هر درسی، تقریباً برابر باشد. (نیومن، 1853؛ پلیکان، 1992؛ مور و کیرزلی، 1996). بنابراین، یک سوال خوب برای پرسیدن این است: «چگونه میتوانم به این نوع تعادل و توازنِ در گفتگو دست یابم؟» بیایید به چند نمونه نگاه کنیم.
در دورههای آنلاین و ترکیبی، گفتگوی استاد با دانشجو غالباً بر ا ین نوع از منابع ارائه میگردد:
بهعنوان مثال، یک مربی ممکن است از سه نوع ارتباط زیر برای گفتگوی استاد با دانشجو بهره بگیرد: معرفی کوتاه مفهومی، اطلاعرسانی سه مرتبهای در هفته، تعامل و مرور پُستهای ارسالی دانشجویان. در دورهای دیگر، یک مربی میتواند از متن مکتوب سخنرانی کوتاه، پادکستهای صوتی و تصویری استفاده نماید. هر نوع ارتباطی که استادان برای توجیه یادگیرندگان، حمایت، پرورش و راهنمایی آنها بکار بگیرند، بخشی از حضور آموزشی بهشمار خواهد آمد.
طراحی برای گفتگوی یادگیرنده با یادگیرنده(دانشجو با دانشجو) به انواع دیگری از فعالیتهای ارتباطی نیاز دارد. کتابهای متعدد به ارائه نمونه فعالیتهایی، اختصاص یافته است. مانند آنچه که بهوسیله بارکلی، میجر و کراس(2014)، کنراد و دونالدسون (2011، 2012)؛ Bonk & Khoo (2014); و شانک (2011) ارائه شده است. این نویسندگان مجموعهای از تکنیکهای یادگیری مشارکتی را بیان مینمایند که شامل تیمها و گروههای کوچک حل مسئله، کاربستِ بازی در امر یادگیری و نوشتن مشارکتی میشود. فعالیتهایی که تعامل یادگیرنده با یادگیرنده(دانشجو با دانشجو) را در بخشهای یادگیری بهصورت مفصل در سطوح مختلف تشویق میکند.
یک ملاحظه محتاطانه در خصوص مدنظر قراردادن انعطافپذیری در میزان انتظارتمان از جامعه آنلاین حمایتی اینست که یادگیری مشارکتی با سایر فراگیران در محیط یک اجتماع آنلاین و ترکیبی برای برخی از یادگیرندگان بهتر از سایرین کارا بوده و جواب خواهد داد. در مقابل برخی دیگر هم ممکن است خیلی فعالانه تصمیم بگیرند که در این فعالیتها مشارکت نداشته باشند. عدهای هم از این همکاری لذت میبرند و احساس میکنند که یادگیری آنها بهبود یافته است و متوجه میشوند حتی بر برخی از از انزواهایی که بر عدهای از یادگیرندگان در زمان غیرحضوری حاکم میشود، غلبه یابند. نظریههای یادگیری ویگوتسکی و جان سیلی براون، به طور خاص به ما یادآوری میکنند که بافت اجتماعیِ یادگیری، ارتباطات و معنا را تقویت میکند. اجتماع یادگیرنده بخشی از آن چیزی است که باعث میشود این اتفاق بیفتد، و این باید با دانشجویان در میان گذاشته شود تا درک آنها از هدف این اجتماعات به حداکثر برسد.
این بهترین تمرینی است که به توازن زندگی کاری شما کمک میکند و نیز یک الگوی عادتی خوب پیشِ روی یادگیرندگانتان، قرار میدهد. گسترش و برقراری ارتباط بر مبنای انتظارت واضح و مشخص، موجب کاهشِ عدم اطمینان شده و مدیریت خوبِ یادگیری و زمان را تشویق و ترغیب مینماید. مشخصاً روشن نمایید که انتظاراتِ شما از فضای ارتباطی دورۀتان برای یادگیرندگانتان چی هست و اینکه آنها چگونه خواهند توانست با شما ارتباط بگیرند و گفتگوی برخط داشته باشند. برای مثال، بسیاری از استادان تابع این قاعده هستند که به ایمیلهای متمرکز بر محتوا، پاسخ ندهند. این روش خوبی است چرا که پرسوجوهای متمرکز بر محتوا مربوط میشوند به فضاهای عمومی مانندِ سایت، اتاقها و صفحات مجازی دوره و نه ایمیلهای شخصی. پُستهای حاوی پرسش و پاسخ در فضاهای باز دوره به نفع همه یادگیرندگان است، چه اینکه هم پرسشها را میبینند و هم پاسخها را. خود همین باعث تشویق یادگیرندگان خواهد شد تا به پرسشهای هم پاسخ دهند و درباره آنها با همدیگر گفتگو نمایند. البته که ایمیل انتخاب بسیار خوبی برای ارتباطات شخصی و محرمانه است.
خطمشی زمانی پاسخگویی به سؤالات ارسال شده در فضاهای مجازی دوره یا حتی ایمیلها، بسته به مؤسسات، متفاوت است. سیاست برخی مؤسسات اینست که انتظار دارند استادانشان بیستوچهار ساعته در طول هفته به یادگیرندگان، پاسخگو باشند! انتظارات برای پاسخها در آخر هفته میتواند متفاوت باشد، اما از آنجایی که اکثر متخصصان شاغل در دورههای آنلاین خود در تعطیلات آخر هفته مشغول هستند، اساتید باید یک قانون کلی در مورد فرصتهای آخر هفته وضع کنند. همچنین تمرین خوبی است که در طی یک یا دو هفته اول یک دوره، برنامهریزی و ارتباطات مکرر بیشتری انجام دهید، در حالی که همه در ابتدای شروع یک دوره یا درس، در دریافت مواد و فرآیندهای دسترسی به ابزار، سر درگم هستند.
یکی دیگر از روشهای مؤثر رایج این است که استادان برای ساعات اداری مجازی، برنامهریزی نمایند و پنجرههای[امکانهای] ویژهای را برای زمانبندی دریافت پیامهای متنی، چت یا کلاس زنده، ایمیل یا دسترسی تلفنی، مشخص کنند. یادگیرندگان مخصوصاً وقتی دارند روی یک تکلیف مهم کار میکنند، از تعیین زمان واقعی پاسخدهی، بلافاصله قدردانی میکنند.
بسیاری از استادان این «زمانهای دسترسی» را همزمان با بازبینی پُستها یا بررسی تکالیف، تعیین میکنند. برای رعایت زمان و نفع همگانی بهتر است از یک ابزار ارتباطی استفاده شود که همزمان بتوان در آن هم پاسخها و هم محتوا را با همه به اشتراک گذاشت و بایگانی کرد و البته در دسترسی و بازبینی آنها هم انعطافپذیری وجود داشته باشد.
انتظار پاسخگویی بیستوچهار ساعته در طول هفته را میتوان تعدیل کرد، مشروط به اینکه موضوع به دانشجویان اطلاع داده شود و این تغییر با خطمشی مؤسسه موافق باشد. مهم آنست که خطمشی یا ضوابط اساسی خود را توسعه دهید وقتی مؤسسه شما فاقد قوانین در این زمینه است. در طول دوره یا برنامه آموزشی خود به دانشجویان بهمثابۀ یک خانواده نگاه کنید. دانشجویان زمان و نیازهای زندگی استادان را میپذیرند اگر بدانند چه اتفاقی دارد میاُفتد. غالباً وقتی دانشجویان پی میبرند که یکی از استادانشان مریض است یا در سفر به سر میبرد یا درگیر امور کاری یا خانوادگی است، بیشتر خود را درگیر درس کرده و به همدیگر کمک مینمایند. اغلب دانشجویان با نظارت بر پرسشهای درسی که بهعنوان مثال در تالار گفتگوی آزاد یا فضاهای مجازی مباحثه، اعلام میشوند، موافقت دارند.
تجربه یاددهی و یادگیری در هر محیطی نیاز به تلاش دو طرفه استاد و دانشجو دارد و زمان انجام آن هم نیازمندِ خطمشی و برنامهریزی است. مشخص بودن میزان تلاش و زمان لازم برای آن بهصورت هفتگی، پیشآمدها را به حداقل میرساند (Anderson, 2008; Lehman & Conceição, 2014).
انتظار میرود یادگیرندگان در هفته چقدر زمان برای یک دوره آنلاین در نظر بگیرند؟ یک قانون کلی مناسب اینست که یک دوره یا درس آموزشی پانزده هفتهای حداقل نیاز به اختصاص شش ساعت زمان مفید در هر هفته جهت یادگیری خواهد داشت. و یک دورۀ آموزشی هشت هفتهای حداقل نیاز به اختصاص دوازده ساعت در هفته خواهد داشت. این زمان شامل فعالیتهایی مانند خواندن و سروکله زدن با محتوا و نیز شرکت در مباحثههای آنلاین میشود. برای بسیاری از یادگیرندگان، به دلیل مواجه شدن با وقفهها و تمرکز بر کارهای انتقالی و چالشهایی مانند «اوه، بله، باید قهوهام[چاییام] را گرم کنم، به بچههایم غذا بدهم، لباسشویی را روشن کنم، باید مواد لازم را برای سَنَدی که روی آن کار میکنیم، پیدا کنم..»، ممکن است ده ساعت برنامهریزی لازم باشد تا به شش ساعت مفید دست پیدا کنند.
ادامه دارد...
[1] . The Online Teaching :Survival GuideSimple and Practical Pedagogical Tips, Boettcher, Judith V., author. | Conrad, Rita-Marie, Second edition. | San Francisco, CA : Jossey-Bass, 2016. P.43-50.
[2] . [ایجاد حس حضور و در دسترس بودن.]