جلسه دفاعیه رساله دکتری «آقای احمد نظارتی زاده » دانشجوی مقطع دکتری رشته تاریخ اسلام مورخ 1401/09/7 از ساعت 10 صبح در سالن جلسات دانشگاه بین المللی مذاهب اسلامی برگزار شد.
عنوان رساله:
تأثیر نهاد خلافت بر همگرایی و واگرایی شام و عراق در عصر سفیانی
استاد راهنما: دکتر سیداحمدرضا خضری
اساتید مشاور: دکتر اصغر قائدان – عبدالله فرهی
اساتید داور: دکتر عباس بروند اعلم - دکتر محمد احمدی منش- دکتر مهران اسماعیلی
چکیده:
اساس همسازگری اجتماعی عصر جاهلیت در شبه جزیرۀالعرب بر منطق قبیله و شاخصههای آن مانند نسب، حسب، حلف و جوار و نزاعهای قومی و قبیلهای عامل واگرایی بود. ظهور اسلام در عربستان مؤلفههای همگرایی را تغییر داد و قبیله به امت اسلامی، عقیده به شرک که عامل واگرایی بود با تغییر ماهیت به یکتاپرستی، عاملی در راستای وحدت اسلامی گردید. همگرایی نسبی در عصر شیخین با خلافت عثمان و احیای مجدد نزاعهای قبیلهای، بدعتهای دینی به واگرایی تبدیل گردید تا آنجا که اقدامات امام علی علیه السلام در راستای وحدت اسلامی به جایی نرسید. امویان گفتمان قبیلهگرایی را که در عصر نبوی بیشتر و خلفای راشدین به نسبت به حاشیه راندهشده بود را در این عصر مجدداً احیاء کردند
هدف از پژوهش حاضر تأثیر نهاد خلافت بر همگرایی و واگرایی شام و عراق در عصر سفیانی میباشد. روش پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و اطلاعات لازم از مقالهها و کتب معتبر رشته تاریخ جمعآوری گردیده است. این پژوهش در صدد آن است که به این سؤال پاسخ دهد که اقدامات و سیاستهای خلفای سفیانی چه تأثیری بر همگرایی و واگرایی دو منطقه شام و عراق داشته است؟ بنیامیه بهواسطه تجارت با شام و سکونت برخی از آنان در این منطقه از سالیان پیش از ورود اسلام، یک وابستگی میان آنان با ساکنان این خطه ایجاد شده بود. لذا با توجه به ساختار شهری و جغرافیای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و از همه مهمتر پیشینه تمدنی سرزمین شامات و تجربه مردم شام از حکومتهای استبدادی امپراتوری روم که لازمهی آن اطاعت محض بود، خلفای اموی بهویژه معاویۀ بن ابیسفیان نهایت بهرهبرداری از همسازگری موجود در این سرزمین را در راستای منافع و حفظ قدرت خود به عمل آوردند. با توجه به موارد مطرحشده این مسئله در ذهن پژوهشگر شکل گرفت که تأثیر نهاد خلافت بر همگرایی و واگرایی شام و عراق در عصر سفیانی چگونه میباشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که خلفای سفیانی بهواسطه پیشینه و مؤلفههای تمدنی در شام که بافتی یکپارچه و نسبتاً همگرایی داشت و همچنین اقدامات و سیاستهای آنان، با بهکارگیری شاعران و مداحان درباری بهمثابه تریبون تبلیغاتی امویان و بهرهبرداری از اندیشه ارجاء و تقدیرگرایی و وضعیت اقلیمی، همچنین ساختار شهری منطقه شام همه بهنوعی در همساز گری و همگرایی اجتماعی آن منطقه نقش مهمی ایفا نمود. در مقابل سرزمین عراق به علت وابستگی جغرافیایی قبل از اسلام به ایران و سکونت گروهها، اقوام مختلف و بافت ناهمگون در این سرزمین، حضور قبائل عرب جنوبی که امویان را به چشم رقیب و غاصبان حکومت مینگریستند که ستاره اقبال را از عراقیان ربودهاند و حضور گسترده گروههای شیعی، خوارج و موالی، اقتصاد ناپایدار عراق و البته برخی از اقدامات خلفای سفیانی در ناساز گری اجتماعی این منطقه مؤثر بودند.
کلیدواژهها: شام، عراق، عصرسفیانی، معاویۀ بن ابیسفیان، یزید بن معاویه، معاویه ثانی، واگرایی، همگرایی