در این مصاحبه دکتر الویری، پرداختن به موضوع آسیبشناسی پاننامهها و رسالهها را بسیار با اهمیت دانست و ضمن تشکر از دستاندرکاران همایش گفت: نگارش سالانه هزاران پایاننامه و رساله در دانشگاههای کشور هزینههای مالی و زمانی زیادی را بر دانشجویان،استادان و دانشگاهها تحمیل میکند.
وی افزود: پایاننامهها و رسالههای علمی خوب در حد ۲۰ الی ۳۰ درصد است و حدود ۷۰ الی ۸۰ درصد آنها خوب نیست که اینگونه پایاننامهها و رسالهها را می توان به دو دسته تقسیم کرد: دسته اول پایاننامههای فاقد ارز ش علمی و دسته دوم پایان نامههای ضعیف هستند.
دسته اول پایان نامههای تقلبی،سرقت علمی و خریداری شده هستند که مایه شرمساری است و با سرافکندگی باید قبول کرد که چنین پایان نامههایی وجود دارد.
اما دسته دوم که پایاننامههای ضعیف هستد،باید علل ضعف آنها را ریشهیابی و ریشهشناسی کرد.
برخی از این عوامل برون دانشگاهی و برخی درون دانشگاهی است که به پنج عامل مهم اشاره می کنیم:
عامل اول، رشدتودهوار آموزش عالی در کشور میباشد که تا حدودی در زمانهای مختلف، تابع هرم رشد جمعیتی کشور بوده اما ظرفیت آموزش عالی برای جهت دادن به فعالیتهای پژوهشی مناسب نبود و جامعه هم به آن تعداد فارغالتحصیل نیاز نداشت، بنا براین مدرکگرایی حرف اول را میزد.
با رواج مدرکگرایی، جمعیت زیادی جذب دانشگاههای ضعیف خارجی شدند و علاوه بر خروج ارز از کشور، به علت عدم آشنایی با زبان علمی کشور مقصد،با پرداخت پول به خرید پایاننامه و اخذ مدرک پرداختند.
عامل دوم:نبود و یا ضعف آموزشهای پیشینی(مثل آشنایی با مهارتهای کاربردی روش تحقیق و پژوهش)متناسب با آموزشهای اصلی دانشجو است که این آموزشهای پیشینی مورد غفلت واقع شده است.
عامل سوم: ضعف و عدم تخصص شوراهای تحصیلات تکمیلی در تصویب موضوعات کاربردی و مورد نیاز جامعه است.
عامل چهارم:به استادان راهنما و مشاور بر میگردد که کار را جدی نمیگیرند.دانشجویان فرهیختهای پیدا میشوند که مشکل آنان پیدا کردن استاد راهنما است.
عامل پنجم: فراوانی تعداد پایان نامه هایی است که یک استاد راهنما به عهده میگیرد. گاهی تمام شرایط فراهم است(هم دانشگاه، هم استاد و هم دانشجو) اما تعدد پایان نامههای تحت راهبری یک استاد به ضعف علمی پایان نامهها میانجامد.
و اما راهکارها:
اولین راهکار، راهکار پیشگیرانه است و آن الزام دانشگاهها و دانشجویان به استفاده از نرم افزارهای مشابهیاب است که میتواند تا حدودی جلو ضعف علمی را بگیرد.
راهکار دوم، پیوند دادن دانشگاهها با مراکزی که نیاز پژوهش دارند، است و الزام نهادهای حاکمیتی و عمومی به استفاده از نتایج پایاننامههااست که میتواند حتی از نظر درآمد زایی برای دانشجو و دانشگاه، نتایج بسیار خوبی داشته باشد.
راهکار سوم، اهتمام مراکز علمی به "نظامنامه موضوعات علمی و پژوهشی" است. همه دانشگاههای کشور باید با هم هماهنگ شوند و به صورت سراسری "نظامنامه موضوعات پایاننامهها و رسالهها"را برای رشتههای مختلف علمی تدوین و اجرایی نمایند که این کار علاوه برکمک به دانشجویان و جلو گیری از تکراری بودن و دوبارهکاری،به گرهگشایی از مشکلات علمی کشور هم کمک خواهد کرد.